در دنیای صنعتی امروزی همه چیز بر پایه اقتصاد میچرخد و میتوان گفت جنبه اقتصادی و مالی مسائل تا حدودی پررنگتر از زوایای دیگر شده است. درواقع هرکسی اگر مسئولیت یا کاری را به عهده میگیرد در قبال آن انتظار دریافت حقاحمهای را دارد تا به سبب آن بتواند گذران زندگی کند. این پررنگ شدن و اهمیت پیدا کردن تا جایی است که اگر کسی بیچشمداشت کاری را انجام دهد با تعجب دیگران روبهرو خواهد شد، البته در میان این همه آدمهایی که اهل حساب و کتاباند و برای هر چیزی چرتکه میاندازند تا به صرفه باشد عدهای در سازمانهای مردم نهاد یا جمعیت هلالاحمر و صلیبسرخ و . بیهیچ انتظاری و تنها به پشتوانه حس نوعدوستی فعالیت میکنند. کارهایی عامالمنفعهای که شاید خیلی وقتها کسی از آنها اطلاع نداشته باشد. شاید تاکنون کارهایی از این دست که ما به آنها کارهای داوطلبانه اطلاق میکنیم از زوایای مختلف بررسی شده باشند و اخبار، گزارش و مصاحبههای زیادی از این افراد که تجربه لذت حس انساندوستی را با هیچ لذتی عوض نمیکنند، منتشر شده باشند اما نکتهای که تاکنون مغفول مانده این است که اگر این افراد نبودند دولتها و جوامع باید برای هریک از این خدمات چه میزان هزینه میکردند؟ بهعنوان مثال جامعهای را متصور باشید که داوطلب امدادرسان ندارد، دولت این جامعه خیالی ما باید چه میزان برای استخدام افرادی که توانایی چنین کاری را داشته باشند هزینه کند؟ اگر در این جامعه موسسهای مثل محک، سمنهای گوناگون و. نبودند چه میزان هزینه انسانی و مالی باید صرف میشد تا خدماتی از این دست ارایه کنند؛ خدماتی که دلسوزانه اجرایی میشوند نهتنها برای رفع تکلیف! آیا دولت این جامعه تخیلی ما از عهده چنین هزینههایی برمیآید و توانایی این را دارد که بتواند چنین وظایف خطیری را در شرایط و حوزههای مختلف مدیریت کند!؟ واقعا اگر داوطلبان نبودند اصلا چنین فعالیتها و خدمات انساندوستانهای اجرایی میشد؟
ادامه مطلبخشونت علیه کودکان دربلایا یکی از مواردی است که معمولا دور از چشم امدادگران، تصمیم گیران، محققان و حتی خود آسیب دیدگان قرار می گیرد. با این حال در هر منطقه ای که بلایا رخ دهد میزان این خشونت بیشتر از قبل خواهد شد. لذا مهم است که در این خصوص توجه شود. مقاله ای برای نشریه Trauma, violence and abuse نوشته ام که می توانید از این لینک مطالعه کنید.
Child Abuse in Natural Disasters and Conflicts: A Systematic Review
نویسنده: نیما نریمان
یک دیوانگی کردم٬به خیر گذشت”
این بخشی از نامهای است که صادق هدایت پس از اولین اقدام به خودکشی برای برادرش نوشت. او در سال ۱۳۰۷ تلاش میکند خودش را در رودخانهای در پاریس غرق کند٬قایقی از راه میرسد و نجاتش میدهد. او هرگز دربارهی دلایل این کارش حرفی نزد اما عدهای دلایل آن را مشکلات عاطفی٬دوری از وطن و… ذکر کردهاند. این ماجرا بعدها الهامبخش داستان زنده به گور” او میشود و مینویسد: همه از مرگ میترسند و من از زندگی سمج خودم. چقدر هولناک است وقتی که مرگ آدم را نمیخواهد و پس میزند! نه کسی تصمیم به خودکشی نمیگیرد٬خودکشی با بعضیها هست. در خمیره و سرشت آنهاست٬نمیتوانند از دستش بگریزند”
اما آیا آنطور که هدایت و بسیاری از مردم به مانند او باور دارند٬خودکشی همراه و همزاد برخی و در خمیره و سرشت” آنهاست؟ آیا واقعا از آن گریزی نیست؟ بهطور خلاصه پاسخ این سوالات مشخصا خیر است.
هیچ شواهد علمی که نشان دهد خودکشی در خمیره و سرشت کسی است” وجود ندارد و هر کسی که دچار چنین وضعیتی شده هم میتواند از این افکار نجات یابد.
اگرچه طبق برخی آمارها از هر ۱۰۰ هزار نفر تنها ۱۲ نفر دچار چنین افکاری میشوند اما آگاهی از برخی دلایل بروز خودکشی٬علایم هشدارآمیز آن و نکاتی دربارهی نحوهی مواجهه با فردی که دچار چنین افکاری شده وظیفهای همگانی است.
حامد صدیقی خویدک-معاون امور جوانان هلالاحمر استان یزد | تصویر متحرک برای نخستینبار در ابتدای قرن بیستم مطرح و بهسرعت تبدیل به پدیدهای جهانی شد. رئیس بزرگترین شرکت فیلمسازی آن موقع توماس ادیسون نسبت به ساخت مجموعهای از پنج فیلم با موضوع بیماری سل برای صلیبسرخ آمریکا در بین سالهای ١٩١٠ تا ١٩١٤ پرداخت. این فیلمها در سالنهای سینمای آن موقع پخش شد و هدف آن آگاهسازی مردم در خصوص خطرات این بیماری بود. در ادامه نیز صلیبسرخ آمریکا به ساخت فیلمهای مختلف آموزشی پرداخت.
ادامه مطلبمنبع: IFRC/ ترجمه: حامد صدیقی
در کنار ساختمان سازمان جوانان جمعیت هلال احمر #مای، فضا با صفی طولانی از دوچرخه پر شده است. این دوچرخه ها از طرف جمعیت صلیب سرخ چین در راستای طرحی جهانی اهدا شده است.
هدف از این طرح جهانی، تجهیز داوطلبان صلیب سرخ و هلال احمر به یک میلیون دوچرخه برای دسترسی بهتر به ویژه در مناطقی که دیگر وسیله ها به سختی تردد می کنند می باشد.
نائب رییس صلیب سرخ چین، دکتر چن ژو، می گوید:
معمولا در بلایا به میزان خسارت وارد شده و تلفات وارد شده توجه می شود. اما یکی از مسائل مهم، آسیبهای روانی اجتماعی است که به مردم وارد می شود و تا مدت زیادی با مردم به ویژه کودکان و گروههای آسیب پذیر خواهد بود و مطمئنا حمایتهای لازم را نیاز خواهد داشت.
با توجه به طوفان های هاروی و ایرما، تلاش کردم چند نمونه از آسیبها و حمایتهای روانی اجتماعی را اینجا ذکر کنم. این مثالها را از کتاب حمایتهای روانی اجتماعی منتشر شده توسط فدراسیون بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر انتخاب کرده و نقل میکنم.
مژگان جعفری، رومه شهروند
سرزمین ایران از هزارههای دور تا امروز، همواره جایگاهی مهم داشته است. اگر ایرانیان در تاریخ خود با «مسائل» روبهرو بودهاند، «مساله آب» در میان آنها بیتردید جایگاهی در صدر دارد؛ همانگونه که «مرتضی فرهادی» جامعهشناس و پژوهشگر برجسته حوزه یاریگری در تاریخ ایران نیز در مقاله «جنگ پنهان سیساله» اشاره میکند، «اهمیت فوقالعاده آب در جغرافیا، زندگی و معیشت ایرانیان از سویی و اهمیت آن در فرهنگ و آیینهای مذهبی آنان از دیرباز تاکنون سبب شده است نام و نماد آب در بسیاری از آیینها، باورها و دستساختهها و دستیافتههای ایرانی، جایی درخور و حضوری ازلی داشته باشد». به تعبیر وی «جشنهای آب و آیینههای پیوسته با آبخواهی و بارانخواهی بیگمان درگذشته در سرزمینی که بهدرستی تمدن کاریزی نامیده شده، از کمیت و کیفیتی ویژه برخوردار است». بخشی مهم از سرزمین ایران، از منابع کافی و در دسترس آب بیبهرهاند. همین مسأله موجب شده است مردمان ساکن در آن مناطق به ابتکاراتی چون کاریز (قنات) روی بیاورند؛ پدیدهای که مایه سربلندی ایرانیان در تاریخ چندهزار ساله بهشمار میآید.
ادامه مطلبایرج افشار*
وقفنامهها چه اهمیتی برای تاریخ ما دارد؟ جنبه اقتصادی، حقوقی، معماری، هنری و سیاحتی موقوفات، البته اموری است که در جای دیگر باید به آنها پرداخت. آنچه از نظر تاریخی در اساس وقف نهفته است به انگیزه واقفان برمیگردد. کسانیکه در گذر زمان، مالی را وقف کردهاند، بیشتر دو انگیزه مورد نظرشان بوده است؛ یک، توجه به وضع اجتماعی و نیازهای همگانی در زمانهای مختلف، دیگری طلب مغفرت و دعای خیر برای خود. بههرحال آنچه بود، نتیجهاش برای مردم بود. امروزه تشکیلات اداری و دیوانی مملکت به اندازهای گستردگی دارد که دولت هر کار ضروری را انجام میدهد. در دنیای قدیم اما نیازهای عمومی به دست دولتها انجام نمیشد. بسیاری از این امور بدینترتیب به وسیله نهادوقف انجام میگرفت. در تاریخ، کسانی چون غازانخان، امرای کاکویی یزد، خاندان قراختاییان کرمان، علما، بزرگان و رجالی مانند رشیدالدین فضلالله و خاندان نظامی (سادات رکنی یزد) موقوفاتی مهم در زمان خودشان به یادگار گذاشتند. این موقوفات برای برآورده شدن آنگونه نیازهای مردم بود که دستگاههای دولتی توانایی یا تمایل چنین کارهایی نداشتند. بهعنوان نمونه، بهاءالدین جوینی یکی از وزرای مهم دوره ایلخانان، در شهر یزد دارالشفایی از موقوفات ایجاد کرده بود. چرا؟ برای اینکه مسلما مردم آنجا بیمارستانی نداشتند. بنابراین وزیری از مال خودش در شهری که اصلا با او ارتباط خانوادگی نداشت، وقف میکند. نوع این کارها، مانند ساختن بیمارستان، پل و کاروانسرا در راهها برای برطرفساختن نیازهایی بود که همه مردم داشتند. تجار و اعیان یزد، همه کاروانسراهای راه یزد به طبس را ساختهاند. چنین اقداماتی بارها در تاریخ ایران رخ داده است که ما تنها در متنهای تاریخها از آنها خبر داریم. موقوفات، مدرسهها و کاروانسراهای وقفی، تاسیساتی بهشمار میآید که اشخاص پدید آورده بودند. خود آنان به جای نماند و حتی وقفنامههایشان به دست ما نرسید.
حامد صدیقی
معاون امور جوانان هلالاحمر استان یزد
شاید برای شما هم سؤال پیش بیاید چرا جمعیت هلالاحمر باید در حوزههای مختلف ورود کند و بحث حمایت از کودکان (تعریف جهانی کودک به افراد زیر 18 سال اطلاق میشود) در شرایط اضطراری چه ارتباطی به هلالاحمر دارد. جواب این سؤال بیشتر از یک کلمه خواهد بود ولی با اندکی تأمل در وظایف و مأموریتهای هلالاحمر خواهیم دید شاید یکی از مهمترین دستگاهها در حوزه حمایت کودکان در حوادث و بلایا جمعیت هلالاحمر است.
وقتی شرایط اضطراری پیش میآید کودکان در مقایسه با بزرگسالان ضعیفتر، کوچکتر و وابستهتر هستند و به همین دلیل نسبت به دیگر گروهها کمتر میتوانند از کمک برخوردار باشد و همچنین امکان جدا شدن از خانواده و به دنبال آن مباحث خشونت علیه کودکان، کار آنان و . به دنبال خواهد داشت.
امدادگران در زمان زله و سیل و دیگر بلایای طبیعی میتوانند با عملکرد مناسب و صحیح کودکان را نجات داده و در صورت جدا ماندن کودک از خانواده خود، با ثبت مشخصات هویتی و یا محل شناسایی وی به بازپیوند کودک به خانواده و یا اقوامش کمک کنند. درصورتیکه امدادگران نتوانند در هنگام انتقال کودکان نجاتیافته به محل درمانی مشخصات وی یا محل نجات وی را بهدرستی ثبت کنند چهبسا کودک مدتزمان زیادی نتواند به خانواده یا اقوام خود دسترسی پیدا کند. در نظر گرفتن منافع عالیه کودکان در برنامهریزیها در امدادرسانی و کمپهای امدادی اولویت اصلی هلالاحمر بایستی باشد.
از سوی دیگر، گروههای حمایتهای روانی هلالاحمر متشکل از جوانان داوطلب با حضور در محل حادثه و برپایی فضاهای دوستدار کودک میتوانند با ارائه بازیهای استاندارد و مناسب، کودکان حادثهدیده را از شوک بعد از حادثه دور کرده و آنها را بهآرامی به زندگی طبیعی بازگردانند که این بازگرداندن نشاط و شور به کودکان میتواند خانواده کودکان را نیز تسکین داده و ازنظر روحی آرامش بخشد.
جمعیت هلالاحمر قبل از رخداد حوادث بایستی اقداماتی در خصوص حمایت از کودکان در بحرانها صورت دهد. تنظیم قوانین و دستورالعمل درزمینهٔ نحوه عملکرد کارکنان و امدادگران و رفتار آنان با کودکان اولین مهم در این زمینه خواهد بود. این اقدامات میتواند سازمانهای جوانان، امدادگران، داوطلبان و حوزه درمان و توانبخشی را شامل شود.
دومین اقدام هلالاحمر آموزش داوطلبان، امدادگران و کارکنان خواهد بود که نقش بسیار مهمی در حمایت از کودکان در شرایط اضطراری ایفا خواهد کرد. تفاهم سازمان جوانان هلالاحمر و یونیسف و کارگاههای آموزشی سازمان جوانان هلالاحمر در سراسر کشور برای گروههای سحر (سامانه حمایتهای روانی) ازجمله فعالیتهای خوبی است که تاکنون انجامشده است.
سومین اقدام هلالاحمر در حمایت از کودکان تدوین و تولید محتوا در این زمینه خواهد بود. تدوین و مستندسازی تجربیات هلالاحمر، بومیسازی قوانین بینالمللی، استفاده از ظرفیتهای رسانهای ازجمله فعالیتها درزمینهٔ تولید محتوا میتواند باشد.
تقویت تابآوری کودکان در پیش و هنگام حوادث توسط سازمان جوانان هلالاحمر، از طریق آموزش به کودکان و مربیان، تولید محتوا در این خصوص، افزایش روحیه مشارکتجویی کودکان و . نیز ازجمله موارد مهمی است که هلالاحمر درزمینهٔ حمایت از کودکان تاکنون انجام داده و تقویت آن سودمند خواهد بود.
اگرچه جمعیت هلالاحمر تاکنون نیز با رعایت اصول بیطرفی و حفظ کرامت انسانها، در این زمینه فعالیتهای خوبی صورت داده، اما تدوین راهبرد، ت و قوانین و آموزش به کلیه جوانان، داوطلبان، امدادگران، کارکنان و سازمانهای تابعه خود، برکات زیادی به دنبال خواهد داشت.
نویسنده: حامد صدیقی
تاکنون موارد مختلفی از فعالیتهای نیکوکارانه دیده و شنیدهام که مرا به تحسین واداشته است. بسیاری از این فعالیتها نه در دیگر کشورها که در ایران اتفاق افتاده و من در استان یزد شاهد آن بودهام. شاید ویژگی آن همین بومی بودن آن بوده است. یعنی فرد نیکوکار با توجه مشکلات پیرامون خود نسبت به انجام کار خیر اقدام کرده است و برای من این دیدگاه خاص و روشن فرد نیکوکار بوده که تبدیل به یک الگو شده است. به اینگونه که شاید گاهی فرد مهم نباشد و چیزی که اهمیت داشته باشد نگاهی است که فرد نیکوکار دارد و این نگاه سپس گسترش پیداکرده است. چه بسیار افرادی هستند که با نیت نیکوکارانه نسبت به انجام کار یا وقف اقدام میکنند اما این کار با توجه به مشکلات اطراف نبوده و یا درد زیادی در اطراف خود را درمان نکرده است. هر چه نگاه ژرفتر باشد تأثیر انجام کار خیر میتواند بیشتر باشد.
یکی از مشکلات استان همیشه کمآبی بوده است. همین مسئله توجه نیکوکاران زیاد یزدی را درگذشته به خود جلب کرده است. بهگونهای که بسیاری از وقفیات در مناطق مختلف استان یزد، وقف چاه آب بوده است. بهگونهای که فرد نیکوکار چاه آب و یا راهآبی را در یک منطقه روستایی را وقف سرسبزی و آبادانی منطقهای میکرده است و از سوی دیگر همین امر سبب تسهیل استفاده مردم منطقه از آب شرب میشده است و آثار بعضی از این فعالیتها به حدی بوده که بعد از گذشت قرنها هنوز آن منطقه بهواسطه این کار نیک سرسبز مانده و مردم این دیار از آن استفاده میکنند. و یا حتی بعضی بادگیرهایی که ساخته و وقفشده تا مردم بتوانند در این منطقه کویری و گرم از آن استفاده کنند.
یا یکی از خیرین در شهر یزد در چندین دهه قبل با نگاهی ژرف نسبت به ساخت و سپس نگهداری یک یتیمخانه، مدرسه، یک مرکز درمانی و یک مرکز تفریحی اقدام کرده که این فعالیت نیکوکارانه دههها توانسته هم اثرات مثبت بسیار زیادی بر مردم منطقه گذاشته و هم نگاه این نیکوکار، خود گسترش پیداکرده و بعدازآن ، وقفیات ازایندست گسترش پیداکرده است.
گاهی اوقات نگاه روشن و مهربان بعضی نیکوکاران مرا به فکر فرو برده است بهگونهای که گمان نمیرفته درگذشته اینچنین تفکراتی وجود داشته باشد. بهعنوانمثال چندی پیش در حاشیه همایش تجلیل از نیکوکاران و واقفین یکی از شهرستانهای استان یزد، وقف نامهای را دیدم که بیش از دو قرن پیش صورت گرفته بود و در آن فرد نیکوکار زمینی را برای کار زراعی وقف کرده و تصریح کرده بود که از محل درآمد زمین؛ غذای سگهای ولگرد منطقه تأمین شود. مسئله حمایت از حیوانات یکی از مواردی است که شاید در حال حاضر نیز توجه زیادی به آن نشود ولی اینکه در قرنها پیش اینچنین تفکری در انجام کار خیر بوده نشان میدهد صرف انجام کار خیر و وقف، بدون توجه به مشکلات اطراف و حل مسائل پیرامونی شاید چندان کارساز نباشد.
ازاینگونه نگاهها و موارد در اطراف بسیاری از ایرانیان بهخصوص درگذشته شاید زیاد دیده شود و الگوی من در کار خیر و نیکوکاری، تفکر اینگونه افراد است که در کار خود بهکاربردهاند. به هنگام انجام کار خیر، چهبهتر چشمها را خوب بازکرده و با نگاهی رها و روشن سعی شود در جهت حل مشکلات پیرامونی که گریبان گیر مردم اجتماعهای محلی بوده حرکت شود.
درباره این سایت